
راوی گفت: دلنوشته ای در آغاز هزاره هفتم شمارگان نور خوزستان
انتشار روزنامه نور خوزستان، از 6 هزار شماره گذشت. اهالی رسانه و حتی آنها که از دور دستی بر کار این حرفه دارند، می دانند که ماندگاری یک روزنامه یعنی تحمل چه مرارت ها، سختی ها، اضطراب و خون دلها خوردن است.
فرود و فرازهای یک نشریه، اگر با صبوری و مهمتر از آن مدیریت قابل قبول نباشد، نمی تواند سرانجامی پایدار داشته باشد، خصوصاً اگر آغاز کار مربوط به زمانی باشد که با ابتداییترین ابزار و امکانات پا به این عرصه گذاشته است.
یادآوری آغاز انتشار نورخوزستان با آنچه که امروز پیش روی شما مخاطبان وفادار است، علی الخصوص برای عضو کوچکی مثل حقیر از بدنه این روزنامه که از ابتدا یعنی شروع صفر آن حضور داشته و همچنان تاب آورده عبرت آموز است.
تصورش را بکنید یک اطاق در ساختمان هزار و یک واقع در میدان شهدا، کل مایملک این روزنامه بود، با یکی دو نفر که تمام کارها بر عهده آنها بود. چقدر آستانه تحمل باید بالا باشد، تا با وجود کوهی از کمبودها، انسان، مقاوم و مصمم از پای در نیاید تا عنایت خداوندی و در ادامه سپردن مدیریت به نیرویی مخلص و مدبر، وضع را تغییر دهد و با اجرای روش ها و بکارگیری تجارب حاصله از سالها کارهای اجرایی، آینده ای درخشان را برای این رسانه رقم زند که امروز ثمره آن حضور یک رسانه ی مکتوب مطرح در استان، علیرغم تولد و قد علم کردن دهها نشریه کاغذی و بیشتر از آن رسانه ای مجازی است و خدا می داند و برخی دوستان و همکاران و دوستداران این روزنامه که از یاران قدیمی هستند، می دانند چه مصائب پنهان و آشکار برما گذشته تا به وضعیت امروزمان رسیده ایم.
به قول شاعر :
هر کس که در این کاروان، فهمد زبان عشق را
داند که در بانگ جرس، پنهان بود گفتارها
نزدیک به سه دهه کار رسانه، آن هم با داشتن ستونهای چالشی و صدای مردم بودن و از <خارمغیلان> نترسیدن، کار هر کسی نیست و برای آنها که چون شمع می سوزند و پروانه وار خود را فدای اهداف خداپسندانه میکنند و از نثار بالاترین بها یعنی عمرشان در این راه دریغ ندارند، هیچ پاداشتی بهتر از رضایت مخاطبان نیست و بهای دیگری انتظار ندارند.
هزار بلبل و پروانه جان دهد، نبود
بهای شعله شمعی و خونبهای گلی
عمر رسانهای خادمین واقعی این عرصه، مملو از برخوردهای ناعادلانه، غرامتها و هزینه های غیر منصفانه و حتی (مثل حقیر) تحمل سختی های ناشی از کم ظرفیتی برخی مسئولان گذشته است که هم بعدها آنها پی به نابجا بودن رفتارشان بردند، هم حقانیت ما به اثبات رسید.
با این حال نه از کسی رنجشی داریم و نه از منتقد خود گلایه ای، به عبارت دیگر :
هر که یک دم سر هم صحبتی ما دارد
گر همه تیغ بود، بر سر ما جا دارد
از اینها گذشته وقتی طرف معامله ات <اوست> دل قوی است و از گفتن و نوشتن حق باکی نیست و همان که در خلوت یاری می کند تا مغز به پنجه ها فرمان نوشتن بدهد، بهترین حامی روزهای مخاطره آمیز است و همین از سرمان زیاد است. حافظ چه خوب گفته :
<یار> با ماست، چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان، ما را بس
به هر حال این مطلب را که اندکی به درازا کشید، به حساب یک دلنوشته خطاب به شما عزیزان و یاران وفادار این روزنامه بگذارید و آرزو اینست که اگر لیاقت ادامه چند صباح دیگر از جنس عمر با عزت باشد، در این هزاره هم چونان گذشته در خدمتتان باشیم، با این قرار که همچنان ما را در این راه تنها نگذارید و از همراهیتان دریغ نکنید و چون ما بر سر پیمان باشید.
بقول حافظ عزیز :
ما چو پیمان با کسی بستیم، هرگز نشکنیم
گر همه زهر است، چون خوردیم، ساغر نشکنیم
اگر مردم زنگ خطر فجایع
غیر بهداشتی را به صدا درنیاورند چه خواهد شد؟
فروش غیر بهداشتی و دور از وجدان صنفی یک فروشنده گوشت در اهواز، افکار عمومی را جریحه دار و موجب سلب اعتماد مردم شده است که قاعدتاً باید برای جبران آن، دستگاههای متولی بهداشت و مراکز قانونی ضمن برخورد با متخلف یا متخلفین، تدابیری برای جلوگیری از تکرار چنین اعمال زشت و منزجر کننده بیاندیشند. وجود چنین تخلف هایی که سلامتی مردم را بشدت تهدید می کند، شاید بیانگر آن است که بازرسی ها نه تنها توسط سازمان های نظارت کننده کافی نیست بلکه دستگاهها و ادارات مرتبط با مواد غذایی باید بر میزان دقت خود بیافزایند. در رᅢس این ادارات، دامپزشکی استان و شهرستان است که مردم با اطمینان از انجام وظایف کارکنان و نیروهای آن، مواد پروتئینی، به خصوص انواع گوشت را از فروشندگان خریداری می کنند، فکرش را بکنید اگر یک شهروند تصادفاً متوجه تخلف شبانه این فروشنده نمی شد، چه اتفاق بد و جبران ناپذیری برای مصرف کنندگان می افتاد.نکته دیگر این که از کجا معلوم چنین تخلفی فقط توسط یک واحد صنفی انجام می شود و چه بسا ماننده این فرد یا افراد متخلف در شهر فراوان باشد¿ شک نیست که بازرسی های سر زده از چنین واحدهای صنفی ضروری است تا ماموران متوجه شوند آیا لاشه های گوشت موجود در مغازه قصابی ها دارای مهر کشتارگاه هستند یا نه، هر چند از جثه و شکل لاشه ها هم اگر مᅢمور به کارش آگاه باشد، می توان پی به صحت یا ناسالم بودن و غیر گوسفندی بودن آن برد.
به هر حال مردم خواستار آگاهی از نحوه برخورد با این تخلف نابخشودنی هستند و دانشگاه علوم پزشکی و سازمانهای نظارت کننده و متولی توزیع گوشت باید در این باره بدون پرده پوشی حقایق و سرانجام چنین کارهایی را به اطلاع مردم برسانند تا اطمینان از دست رفته، به حال اول برگردد.
ضمنا بجاست تحقیقات، تخصصی و واقع بینانه باشد تا مبادا در موضوع غلو شده و ماجرا آنطور که نقل کرده اند نباشد.
برچسب ها : نور خوزستان رسانه ای مجازی مصرف كنندگان
- راوی گفت: نمایندگان سهم کامل خوزستان از محل 3 درصد فروش نفت را مطالبه کنند
- راوی گفت: <گرد و خاک> نمایندگان در مجلس مقطعی نباشد تا به جایی برسد!
- راوی گفت: 18 نماینده استان و مدیریت بحران کشور تا کی می خواهند، به زیرخاک رفتن خوزستان بی تفاوت باشند؟
- راوی گفت: نرخ بالای بیکاری درخوزستان با وجود اینهمه صنعت، ثروت و فرصت ها، باعث شرمندگی مسببان آن است
- در گفت وگو با شبکه تلویزیون دولتی جمهوری آذربایجان؛ پزشکیان: هیچگاه احساس غربت نسبت به جمهوری آذربایجان نداریم/ایران سرزمین دوم آذریهاست
- وزیر کشور: با مقصران احتمالی بدون اغماض برخورد خواهد شد
- توضیح سفیر ایران درباره کمک شبانه روسیه پس از حادثه بندر شهید رجایی
- پیام رهبر انقلاب درخصوص حادثه آتشسوزی در اسکله شهید رجایی بندرعباس
- راوی گفت: نمایندگان سهم کامل خوزستان از محل 3 درصد فروش نفت را مطالبه کنند
- راوی گفت: <گرد و خاک> نمایندگان در مجلس مقطعی نباشد تا به جایی برسد!
- راوی گفت: 18 نماینده استان و مدیریت بحران کشور تا کی می خواهند، به زیرخاک رفتن خوزستان بی تفاوت باشند؟
- راوی گفت: نرخ بالای بیکاری درخوزستان با وجود اینهمه صنعت، ثروت و فرصت ها، باعث شرمندگی مسببان آن است